خدایا کفر نمی‌گویم،پریشانم،چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!


مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.خداوندا!


اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آییلباس فقر پوشی


غرورت را برای ‌تکه نانی‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌


و شب آهسته و خستهتهی‌ دست و زبان بسته


به سوی ‌خانه باز آییزمین و آسمان را کفر می‌گویی نمی‌گویی؟!

خداوندا!


اگر در روز گرما خیز تابستانتنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی


لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاریو قدری آن طرف‌تر


عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌


و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد


زمین و آسمان را کفر می‌گویی


نمی‌گویی؟!


خداوندا!

اگر روزی‌ بشر گردی‌ ز حال بندگانت با خبر گردی‌


پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.


خداوندا تو مسئولی.


خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است،


چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است . . .

نگاره: ‏کوله بارم بر دوش، سفري مي بايد... سفري بي همراه، گم شدن تا ته تنهايی محض,
سازَكَم با من گفت: 

هرکجا لرزيدی، از سفر ترسيدی، تو بگو از ته دل; من خدا را دارم...‏


کوله بارم بر دوش، سفري مي بايد... سفري بي همراه، گم شدن تا ته

 تنهايی محض,

سازَكَم با من گفت:


هرکجا لرزيدی، از سفر ترسيدی، تو بگو از ته دل; من خدا را دارم...


آقاي احمدي‌نژاد! اگر مي‌خواهي بگويي بگو اما قبل از هر چيز بگو ثروتمندترين دولت تاريخ ايران چه بر سر اين اقتصاد و مردمش آورد كه هر روز بايد شاهد ده‌ها اتفاق و خبر بد و ناخوشايند باشد. آقاي احمدي‌نژاد....

ادامه نوشته

پرنده

ایکاش چون پرنده ها بودیم

به چند دانه ای قانع

به لانه ای راضی

دنیا یمان بدون مرز

 و دنیای به این بزرگی

در اوج پروازمان کوچک بود .

 


میدونی خیلی چیزا توزندگی ما آدما قبل از این که فکرش رو بکنیم

افسانه میشه .اونم همون افسانه قدیمی که دنبالش شب تا صبح

خواب میدیدم تا کی این افسانه واقعیت بشه وقتی بعضی هاشون

به واقعیت میرسید اون وقت میگفتم کاش هیچ وقت به واقعیت نمی پیوست

ما آدما درکل هم خودمون عجیبیم هم خواسته هامون

کوچیک که هستیم میگیم کی بزرگ میشیم

بزرگ که شدیم میگیم کاش کوچیک مونده بودیم

مرد میشیم بعضی هامون میگم کاش زن بودیم

زن میشیم میگیم کاش مرد بودیم

ای وای این چه بنده ای هست که از سر

صبح تا شب ساز مخالف میزنه

چی بگم خودم هم نمیدونم آخه خودم

هم همش گلایه میکنم از داشته هام

از نداشته هام


قایقی خواهم ساخت


قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند....

ادامه نوشته

قوانینی عجیب و دیوانه‌وار


- جویدن آدامس در سنگاپور ممنوع است.

2- تقلب کردن در مدارس بنگلادش غیرقانونی است و افراد بالای ۱۵ برای تقلب به زندان فرستاده می‌شوند.

3- مشاهده فیلم های کاراته‌ای تا سال ۱۹۷۹ در عراق ممنوع بود.



ادامه نوشته

هزاران آفرین بر جانت ای ماه / روان عاشقان قربانت ای ماه

مبارک باد ماه عشق بازان / که بنشینند در ایوانت ای ماه

مبارک باد عید روزه داران / نکویان جهان مهمانت ای ماه . . .


moteharek fetr yasgroup.ir 10 تصاویر متحرک عید سعید فطر   سری اول


moteharek fetr yasgroup.ir 9 تصاویر متحرک عید سعید فطر   سری اول



این عید فرخنده را به همگی شما عاشقان و دلدادگان صیام تبریک و تهنیت عرض می نمایم.


پشت چراغ قرمز پسرک باچشمانی معصوم ودستانی کوچک گفت چسب زخم نمیخواهید؟؟


آهی کشیدم وبا خود گفتم

تمام چسب زخم هایت را هم که بخرم

باز نه زخمهای من خوب میشودنه زخمهای تو ...!


 

مشق های آب بابا را یادمان رفت رسم نوشتن با قلم را یادمان رفت
شعر خدای مهربان را حفظ کردیم

اما

 خدای مهربان را یادمان رفت ...


ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی

چه کنم که هست این ها گل باغ آشنایی


همه شب نهاده ام سر چو سگان بر آستانت


که رقیب در نیاید به بهانه ی گدایی


مژه ها و چشم شوخش به نظر چنان نماید


که میان سنبلستان چرد آهوی خطایی

ز فراق چون ننالم من دلشکسته چون نی


که بسوخت بند بندم زحرارت جدایی


سر برگ گل ندارم ز چه رو روم به گلشن؟


که شنیده ام زگل ها همه بوی بی وفایی


به کدام مذهب است این، به کدام ملت است این


که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی



به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند

که تو در برون چه کردی؟ که درون خانه آیی


به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم


چو به صومعه رسیدم، همه زاهد ریایی




در دیر می زدم من که ندا ز در درآمد

که درآ، درآ عراقی، که تو آشنای مایی



وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورد
وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد
اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیو نها درخت کافی است

زمانه و شرایط در هر موقعی می تواند تغییر کند
در زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید
شاید امروز قدرتمند باشید اما یادتان باشد
زمان از شما قدرتمندتر است
پس خوب باشیم و خوبی کنیم که دنیا جز خوبی را بر نمی تابد

6 عكس هاي ماه رمضان

(التماس دعا)                

 عکس   سه داستان کوتاه جالب و خواندنی

کشیشی در اتوبوس نشسته بود که یک ولگرد مست و لایعقل سوار شد و کنار او نشست

مردک روزنامه ای باز کرد و مشغول خواندن شد و بعد از مدتی از کشیش پرسید

پدر روحانی روماتیسم از چی ایجاد میشود؟

ادامه نوشته

خدایا من جزء تو کسی را ندارم

پس مواظب خودت باش

يك داستان و حكايت جالب و نكته دار ...
یه خانمی با ماشین خودش تو جاده داشت رانندگی میکرد

یه آقایی هم داشت با ماشین خودش تو همون جاده تو باند مخالف رانندگی میکرد
+وقتی این دو به هم رسیدند
خانم شیشه ی ماشینش رو پایین میکشه و
خطاب به آقا فریاد میزنه
حیووووووووون
آقا هم بلافاصله داد میزنه
میمووووووون
هر دو به راه خود ادامه دادند
و
آقاهه کلی به خاطر واکنش سریع و هوشمندانه ای که نشون داده بود
خوش به حالش شده بود
فقط وقتی سرپیچ بعد رسید
.
.
.
 
 
نتیجه ی اخلاقی:
مردها دیرمتوجه میشن که
زن ها چی می خوان بگن،
  زنها هم مطلب را درست عنوان نمی کنند اگر می گفت جلورو بپا یاخطر...... یا سر پیچ حیوونی هستش مواظب باش اینجوری          نمی شد...

دو دوست در بيابان همسفر بودند. در طول راه با هم دعوا كردند. يكي به ديگري سيلي زد. دوستي كه صورتش به شدت درد گرفته بود بدون هيچ حرفي روي شن نوشت: « امروز بهترين دوستم مرا سيلي زد».
آنها به راهشان ادامه دادند تا به چشمه اي رسيدند و تصميم گرفتند حمام كنند.
ناگهان دوست سيلي خورده به حال غرق شدن افتاد. اما دوستش او را نجات داد.
او بر روي سنگ نوشت:« امروز بهترين دوستم زندگيم را نجات داد .»
دوستي كه او را سيلي زده و نجات داده بود پرسيد:« چرا وقتي سيلي ات زدم ،بر روي شن و حالا بر روي سنگ نوشتي ؟» دوستش پاسخ داد وقتي دوستي تو را ناراحت مي كند بايد آن را بر روي شن بنويسي تا بادهاي بخشش آن را پاك كند. ولي وقتي به تو خوبي مي كند بايد آن را روي سنگ حك كني تا هيچ بادي آن را پاك نكند


جمله های بسیار عالی از آدم های کاملا معمولی www.taknaz.ir
 
 
همیشه ظرفیت ها رو بسنجین: شوخی ای نکنین که مجبور باشین یه «ای بابا! شوخی کردم» به آخرش اضافه کنین!

*آدمایی که سا کت سوار تاکسی میشن تا مقصد از پنجره بیرون رو نگاه می کنن، آخرشم، بدون هیچ حرفی، کرایه رو میدن و میرن آدمای خسته و دلتنگی هستن سر به سرشون نذارین...
ادامه نوشته


ای کرامت سائل صحن و سرایت یا جواد

ای سلام جود بر جود و عطایت یا جواد

ای که بارد جود، از دست گدایت یا جواد

ای صفای دل، حریم با صفایت یا جواد

میلاد فرخنده نهمین ستاره تابناک آسمان امامت جواد الائمه (ع) را به تمامی شیعیان جهان  تبریک عرض می نمایم. 


ولادت با سعادت مولی الموحدین حضرت امیرالمومنین

امام علی علیه السلام

و روز بزرگداشت مقام پدر

گرامی باد.

عکس های جشنواره آب پاشی در پارک آب و آتش در تهران و حواشی …

acid picdumioip 9114111 عکس های بد حجابی و جشن آب بازی دختر و پسر در تهران

بقیه تصاویر در ادامه مطالب
ادامه نوشته

گدای محبت

این متن رو تقدیم می کنم به تمام کسانی که عاشق شدند، در عشق شکست خوردند و هیچگاه طعم بودن و در آغوش کشیدن یار را نچشیدند. با این وجود حرمت عشق را پاس داشتند و به مضحکه تلخ زبانان گوش ندادند. این تکه پاره ای از احساسات، مختص من نیست. همه ما ممکنه با عمق کمتر یا بیشتر با تک تک سلولهایمان لمسش کنیم
 
 پس تقدیم به تمام آنها که شب های بی ستاره و روزهای سردشان را با نام عشق سر کردند و اشک نوشیدند. اشکهایی که هر قطره اش، تکه ای از جگر زخم خورده اشان بوده :........
ادامه نوشته

عشق یا دوست داشتن

عشق یا دوست داشتن


عشق در لحظه ای پدید می آید ، دوست داشتن در امتداد زمان ، این اساسی ترین تفاوت میان

عشق و دوست داشتن است.                                                                                       

دوست داشتن با یک سلام شروع می شود و عشق با یک نگاه، دوست داشتن با یک دروغ از بین می رود و عشق با مرگ.

از عشق هرچه بیشتر می شنویم سیرابتر می شویم و از دوست داشتن هر چه بیشتر، تشنه تر.

» شما کدام را ترجیح می دهید؟


 عشق یا دوست داشتن

ولادت

میلاد امام محمدباقر(علیه السلام) شکافنده علوم و گشاینده دروازه های دانش، برشیعیان و ارادتمندان حضرتش خجسته باد!



امروز سوم خرداد یه سال پیر شدم

هيزم شكن و فرشته

هيزم شكن
روزي، وقتي هيزم شكني مشغول قطع كردن يه شاخه درخت بالاي رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه. وقتي در حال گريه كردن بود، يه فرشته اومد و ازش پرسيد: چرا گريه مي كني؟ هيزم شكن گفت كه تبرم توي رودخونه افتاده. فرشته رفت و با يه تبر طلايي برگشت.
'آيا اين تبر توست؟' هيزم شكن جواب داد: ' نه' فرشته دوباره به زير آب رفت و اين بار با يه تبر نقره اي برگشت و پرسيد كه آيا اين تبر توست؟ دوباره، هيزم شكن جواب داد : نه. فرشته باز هم به زير آب رفت و اين بار با يه تبر آهني برگشت و پرسيد آيا اين تبر توست؟ جواب داد: آره.
فرشته از صداقت مرد خوش حال شد و هر سه تبر را به اوداد و هيزم شكن خوش حال روانه خونه شد. يه روز وقتي داشت با زنش كنار رودخونه راه مي رفت زنش افتاد توي آب. هيزم شكن داشت گريه مي كرد كه فرشته باز هم اومد و پرسيد كه چرا گريه مي كني؟ اوه فرشته، زنم افتاده توي آب. '
فرشته رفت زير آب و با جنيفر لوپز برگشت و پرسيد : زنت اينه؟ هيزم شكن فرياد زد: آره!
فرشته عصباني شد. ' تو تقلب كردي، اين نامرديه '
هيزم شكن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. مي دوني، اگه به جنيفر لوپز 'نه' مي گفتم تو مي رفتي و با كاترين زتاجونز مي اومدي. و باز هم اگه به كاترين زتاجونز 'نه' ميگفتم، تو مي رفتي و با زن خودم مي اومدي و من هم مي گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من مي دادي. اما فرشته، من يه آدم فقيرم و توانايي نگهداري سه تا زن رو ندارم، و به همين دليل بود كه اين بار گفتم آره.

نكته اخلاقي: هر وقت مردي دروغ ميگه به خاطر يه دليل شرافتمندانه و مفيده

کسی را با انگشت نشانه نگیرید

http://up98.org/upload/server1/02/j/r3i1swkaroa2lzu3it8.jpeg

مردی به پدر همسرش گفت :
 - عده بی شماری شما را بخاطر زندگی زناشوئی موفقی که دارید تحسین می کنند . ممکن است راز این موفقیت را به من بگوئید ؟
  پدر با لبخندی پاسخ داد :
- هرگز همسرت را بخاطر کوتاهی هایش یا اشتباهی که کرده مورد انتقاد قرار نده . همواره این فکر را در یاد داشته باش که او بخاطر کوتاهی ها و نقاط ضعفی که دارد نتوانسته شوهری بهتر از تو پیدا کند .
 همه ما انتظار داریم که دوستمان بدارند و به ما احترام بگذارند . بسیاری از مردم می ترسند وجهه خود را از دست بدهند . بطور کلی ، وقتی شخصی مرتکب اشتباهی می شود به دنبال کسی می گردد تا تقصیر را به گردن او بیندازد . این آغاز نبرد است . ما باید همیشه به یاد داشته باشیم که وقتی انگشتمان را بطرف کسی نشانه می رویم چهار انگشت دیگر خود ما را نشانه گرفته اند .
اگر ما دیگران را ببخشیم ، دیگران هم از خطای ما چشم پوشی می کنند...

رابطه ما انسانها با پدر و مادر !!!

رابطه ما انسانها با پدر و مادر !!!
تو ۳ سالگی " مامان ، بابا عاشقتونم"
تو ۱۰ سالگی " ولم کنین "
تو ۱۶ سالگی" مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم"
تو ۱۸ سالگی" باید از این خونه بزنم بیرون"
تو ۲۵ سالگی " حق با شما بود"
تو ۳۰ سالگی "میخوام برم خونه پدر و مادرم "
تو ۵۰ سالگی " نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم"
تو ۷۰ هفتاد سالگی " من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن

همه چی تموم شد

 

   به خوابم نیا!

                        شبم را رنگی میکنی و روزم را سیاه....

همه چی تموم شد

خدا کی تموم میشه پس چرا نمیزارن برم

چرا وقتی که میخوام بمیرم همه دورم جمع شدن

 مادر و پدرم که واسشون مهم نبودم میگن جوونی مونو به پات گذاشتیم

چه دلیلی داره من زنده باشم وقتی کسی رو ندارم که برام نگرون بشه

دارم میرم ولی یکی نیست که پشت سرم آب بریزه تا دوباره برگردم

دفتر خاطراتمو سوزوندم تا کسی بعد مردنم اونا رو نخونه

نمیخوام کسی بدونه چی سرم اومد کیا اومدن تو زندگیم

این دنیا چی داره که نتونم ازش دل بکنم

اونی که میگفت یه عمر با من میمونه تنهام گذاشت

پس میرم که شرم کم بشه از سر تون

              

خداحافظ ای هم نشین همیشه

                                                               خداحافظ ای داغ بر دل نشسته

تو تنها نمی مانی ای مانده بی من

                                                            تو را می سپارم به دل های خسته

تو را می سپارم به مینای مهتاب

                                                   تـو را می ســپارم به دامــان دریـا

اگر شب نشینم اگر شب شکسته

                                                   تـو را می ســپارم به رویــای فردا

عاشقی.....

می خواهم بگویم عاشقم اما از عاشقی می ترسم...

می خواهم بگویم آدمم اما از آدمها می ترسم ...

ادامه نوشته

طنز باحال و خنده دار: واقعیاتی در باره رانندگی خانمها !!!!


طنز باحال و خنده دار: واقعیاتی در باره رانندگی خانمها !!!!


ادامه مطالب.............

ادامه نوشته